Diary Of A Mad Man

یه گرگ درون من زندگی میکنه...

Diary Of A Mad Man

یه گرگ درون من زندگی میکنه...

Nothing's Same,Nothing's Different

خب!

اقا من این روزا مثل اسب خسته میشم اصلا شبها ساعت 10-11 به بعد رسما بیهوش میشم از خستگی،آپ نمیرسم بکنم!


اقا کارت صدا تو جیبته!چه حالی میده!!!!!Line 6 UX1 واقعا پیشنهاد میکنم به همه ی نوازنده ها!!!راحت شدیم بالاخره!خیلی وسیله ی خوبیه مخصوصا برای کسانی که میخوان آهنگسازی کنن ولی تئوری رو زیاد خوب بلد نیستن....


آقا لید گیتار خیلی خوبه و خوشحالم :دی به قول یه بابایی:"راضیم ازش!!"

همه چی داره خوب جلو میره و یکی از آهنگارو هم ضبط کردیم ولی کیفیت افکت خوب نبود و اون چیزی که میخواستیم نشد و کثیف هم زدیم حالا سه شنبه دوباره میگیریم ببینیم چی میشه...


(یعنی اگه پارسال این موقع یکی میومد بهم میگفت سال دیگه به اینجا میرسی،هر چی فحش بلد بودم بهش میدادم!!!)


دیروز هم که رفتیم میتینگ راک پلنت تو اون خراب شده ی مهران،به صورت بند!! وارد شدیم آی حال داد!امیر هم اونجا بود و بچه های دیگه هم بودن،مهران و حامد و حمید و نیلوفر و نسیم و چند نفر دیگه که یادم نیست!مهماش همینا بود!!!

کلی خوش گذشت و این حرفها،مزه داد ولی...


گاهی اوقات یه سری چیزا که خیلی عادی هستن و اصلا چیز خاصی نیستن،خیلی اتفاقی ذهنت رو میبرن جایی که خب،اصلا خوب نیست،اصلا....

یه سری از خاطراتت عین فیلم برات تکرار میشن،بدتر از همش اینه که وقتی با خودت به اون شرایط فکر میکنی،حس میکنی که بقیه هم اینجور اتفاقا براشون افتاده،یا حداقل به این شدت یک یا چندبار ضربه خوردن...اونم تو سن و سالی که دوباره شروع کردن خیلی سخت تره...آدما در عین اینکه با هم متفاوتن،خیلی بهم شبیه هستن،این منو آزار میده،خیلی زیاد...


دیگه مطمئنم که نمیشه از دستشون در رفت یا از ذهن خارجشون کرد،فکر میکنم 13 سال تجربه کافی باشه،نه؟

اینا چیزایی هستن که خیلی باید خودتو جمع کنی نزنی زیر گریه،خیلی سخته...

خسته شدم ازین کنترل مسخره ی احمقانه،حالم داره بهم میخوره ازین ادا در آوردنهای مسخره ،خوبه که فهمیدم همه دارن ادا در میارن و هیچکس اون چیزی که نشون میده نیست،یجورایی محصول این محیط شدم،حتی اگه بخوام هم نمیتونم تغییرش بدم پس بهتره باهاش کنار بیام...زورم نمیرسه بهش،میفهمی؟

ولش کن،لبخند ژوکوند در میکنیم!!:)


آقا وضعیت خوبه نسبتا،مامانم هم که رفته تو کار سرشماری و این حرفها،سرش گرمه برا خودش...


خب،فعلا!

خوش باشین!!!




Chord Progression

Cm-Dm-G#-Fm-Fm-G#m6-Gm-Cm-Bm-Cm7M-Bdim-Cm7M و ....

همینجوری ادامه داره!

به اینی که الان دیدین،میگن چرخش آکوردی!با کمی تفکر و میتونید یه شباهت ساده بین نت ها و آدمها پیدا کنید...

آدمها هم منحنی تنافری-اشتیاقی دارن،آدمها هم کنار هم معنی های متفاوتی میدن،احساس همدیگه رو عوض میکنن و خیلی چیزای دیگه...

ولی یه سری فرقهایی دارن،بهترین وضعیت دو تا نت از هم فاصله ی اکتاوه،یعنی هر 2تا نت یکی باشن و به این وضعیت میگن حداکثر اشتیاق،اما اگه دقت کنید زندگی اینجوری میشد موسیقی بدون آکورد...چه مسخره!

قشنگی قضیه اینه که همه ی نت ها میتونن کنار هم باشن،اما باید تو شرایط درست قرار بگیرن...

هیچ نتی ذاتا فالش نیست،فقط باید جاش رو پیدا کنید...

بعضی اوقات مجبورین خودتون رو دیز دار یا بمل دار کنید تا بتونین کنار چندتا نت دیگه صدای خوبی بدین،بعضی اوقات هم نه...

بعضی اوقات چرخش آکوردی،شبیه زندگی آدم میشه،بعضی جاها به Dim 5th میشید،بعضی جاها جزئی از یه آکورد ماژور میشید،بعضی جاها هم مینور...

بعضی جاها نوازنده از هم جداتون میکنه و آرپژ وار اجراتون میکنه،یه روز ارزش زمانیتون کوچیکه،یه روز دیگه بزرگ...

هر نتی یه جایی ارزش زمانیش تموم میشه و باید برید توی آکورد بعدی،پس جای نگرانی نیست،هیچ مینوری بدون ماژور وجود نداره،مینور ها و ماژور ها زندگی رو میسازن...


Kerran vain haaveeni nähdä sain
En pienuutta alla tähtien tuntenut
Kerran sain kehtooni kalterit
Vankina sieltä kirjettä kirjoitan

Luojani, luoksesi anna minun tulla siksi miksi lapseni minua luulee

Sinussa maailman kauneus
Josta kuolema teki minusta taiteilijan

Luojani, luoksesi anna minun tulla siksi miksi lapseni minua luulee

Oman taivaan tänne loin
Anna minun päästä pois

-----------------------------------------------------

خب!مثل اینکه طلسم داره میشکنه و دیگه داره یه اتفاقاتی میوفته!

ممنون عمه!


مامان از شما هم ممنون! ازاون لحاظ البته!

آیا من میتونم دین تست کنم آیا؟؟؟؟:دی