Diary Of A Mad Man

یه گرگ درون من زندگی میکنه...

Diary Of A Mad Man

یه گرگ درون من زندگی میکنه...

Brainam Kip Shode!

دیدی آدما دلشون میگیره همچین الکی؟

من چون آدم نیستم اصولا دلم نمیگیره،جدیدا متوجه شدم من مغزم میگیره!

وقتی مغز آدم میگیره،میشه مثل بینی که میگیره،هی مجبوری بکشیش بالا!(ببخشید خیلی حال بهم زن شد!)

وقتی خیلی زیاد اینکارو انجام بدی و مثل من بینیت درب و داغون باشه،خونریزی میکنه،مغز هم همینطوره اگه درب و داغون باشه...

الان مغز من گرفته است!

یجوریه کلا!احتمال بروز رفتار های خشونت آمیز وجود داره در این مدت جدید،مواظب خودتون باشین!

امروز با الکتریک و ایمان و پدرام رفتیم صفا صیتی،کلی ساز زدیم حال داد...

شب قبلش هم یکاری کردیم بعدا میگم!با ویدئو!

کلا مغزم دچار مشکلات جدی شده،مال آب و هواست کلا بهار اینجوریه فصل دپرسیو ایه،تموم شو عزیزم!

بابا چرا اینقدر انتظاراتتون از زندگی زیاده،مخصوصا از دوستا...بیخیال بابا!

کلا 60-70 سال زنده ایم اونم واسه هیچی حرص بخوریم؟من که شخصا خیلی کم از دوستام ناراحت میشم(مگر اینکه چی بشه!!!)

البته بسی بسیار خوشحالم از اینکه پول ه جور شد و سازه جدید عزیزم رو میگیرم به زودی...

ولی نخندینا...امروز حین تمرین با سازم یکم نگاهش کردم گریه ام گرفت...

شاید بگید عجب اسکلیه،یا دیووونست،ولی واقعا حس عجیبی نسبت بهش دارم،انگار یه جزئی از خودم شده...

میدونی دوست داشتن خالی نیست،مثلا من گوشیم رو هم دوست دارم خیلی! فرق داره یکم...نه،خیلی فرق داره...!

ام...اگه سازم گوش داشت و میشنید و واکنش نشون میداد...شاید امروز برای اولین بار میشد از دهن من دوستت دارم رو شنید!(البته به مامانم و مهنازمون زیاد گفتم...!)

البته من خودم اصلا دوست ندارم چیزی بهم اعلام بشه،مصنوعی میشه اونجوری دیگه،به قول معروف باید احساست رو اونقدر کوچیک کنی که تو کلمات جا بشه!مثلا اینکه به یکی بگی "خیلی عوضی ای" بیشتر احساس منتقل میکنه یا "برگردی یه سیلی بزنی زیر گوشش چش غره بری بهش"؟

واللا!

هوس کردم در یک حرکت ناجوانمردانه،با یه بابایی قطع رابطه کنم...

بره قاتی مرغا...

فعلا!

-------------------------------------------------------------------

پ.ن:بعضیا از همین الان واسه ساز جدیدم کیسه ی شیرینی دوختن،باشه باشه!

واللا!





نظرات 6 + ارسال نظر
مهدی یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ب.ظ

اون کلیپارو زودتر بزار یخورده بچه ها روحیشون باز بشه!
ایهمه داری پول میدی واسه ساز حالا میمیری یه ۵ تومن شیرینی بخری بدی؟!!؟

حالا باید زیاد بشه یهویی سریالی بزارم!
من دستم تو شیرینی دادن حرف نداره ...!

[ بدون نام ] دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ق.ظ

مبارکت باشه سید
ایشالله دیگه سر اینیکی هوو نیاری که مجبور بشی بهش بگی دوست دارم

چاکریم
ایشاللا بهترشو بیارم سرش...

cfc دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ق.ظ

راستی ... یادم رفت بگم، دوای درد مغزت یه دست بادکش ه

مطمئنی تخلیه چاه نیست؟ترکیدگی لوله و اینا؟
رضا شمارت رو یادت رفت بنویسی!!

مریم چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:12 ب.ظ http://alone-silence.persianblog.ir

یکی دیگه !
بازم میگی فتنه گر؟
همش زیر سر خودته

خجالت نمیکشی تو عاشورا میزنی میرقصی؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:00 ب.ظ

شماره م رو داری .. لازم شد خبرم کن. همه کاری از دستمون برمیاد از بادکش و تخلیه چاه گرفته تا ختنه
... و البته کوتاه کردن دست و ژای اشوبگران و فتنه گران از وبلاگ

شاید آنان توبه کنند...

HATE پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:55 ب.ظ http://megaslip.persianblog.ir/

تو کلا فرق داری با بقیه ادمها! دو نقطه دی

معزلیه ها!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد