-
همینجوری بیخودی!
جمعه 22 بهمنماه سال 1389 01:41
سلام خوبین؟ چه خبر؟ آقا اینورا هم خبری نیست،فقط دارم آپ میکنم یوقت برگشتم بخونم به این فکر نکنم که اینجا چرا آپ نکردم! حالم خوبه،از نظر جسمی هم چیز دندون گیری شدم!کلا همه چی خوبه... فقط چندتا موضوع رو اشاره کنم: آقا یعنی هرکی این Dead Space2 رو نخره و بازی نکنه از ما نیست!ته بازیه ناموسا! خیلی خوبه! گری مور هم...
-
Verbal Abuse
شنبه 16 بهمنماه سال 1389 10:23
سلام میخواستم یچیز جدی بنویسم،بعد دیدم تکراریه واسه همه اینجور نوشتن،حالا اینسری اینجوری نوشتم! فحش خوردین تاحالا؟ (زیاد!نه؟میدونم! تابلو بود!) حالا یچیز جدید! تاحالا از خودتون فحش خوردین؟ (اینم قدیمیه؟ای بابا!خز شد رفت نه؟) نه دیگه این یکی به جان خودم جدیده! تا حالا بدون اینکه به خودتون فحش بدید فحش خوردید؟؟؟ (نه حال...
-
گزارش!
دوشنبه 11 بهمنماه سال 1389 00:53
خب! حالتون خوبه! نه جدا خوبین؟ خب! میرویم که زری بزنیم!از این زرهای گزارش هفتگی! عناوین اخبار: -سردرد،بیماری،ناخوشی -جمهوری -مسعود،کلاس و ساز -Slayer -پیشرفتهای تکنولوژیک در زمینه ی نوازندگی -شروع دوباره ی فرآیند آرشیو کردن عکسهای EV -مصر مشروح اخبار: این روزا وضعیت جسمانیم شدیدا داغون و به قول خودمون افتضاح...
-
کوسه ها و ماهی ها
پنجشنبه 7 بهمنماه سال 1389 10:05
سلام خوبین؟ به این نتیجه رسیدم اینو اینجا بزارم،فوق العادست البته! از آثار Bertolt Brecht نویسنده ی آلمانی سوسیالیست-کمونیست هستش که تو بلاگ مسعود بهنود خوندم و لذت بردم واقعا: """" دختر کوچولوی صاحبخانه از آقای کی پرسید: اگر کوسه ها آدم بودند، با ماهی های کوچولو مهربانتر میشدند؟ آقای کی گفت :...
-
چه هدفونی بخریم؟
دوشنبه 4 بهمنماه سال 1389 07:12
سلام گفتم به مناسبت فیلتر شدن سایت یه چیز بدرد بخور بنویسم،مصادف شد با خراب شدن هدفون خواهرم و تحقیق من که چه هدفونی مناسبه.... مطمئنا خیلی شده که میخواستیم هدست بخریم و دنبال چیز خوبی بودیم،پس احتمالا این بدرد میخوره،این مطلب هم تماما از اطلاعاتی که خودم بدست آوردم نوشتم و هیچجای دیگه مطمئنا نمیتونید لنگش رو پیدا...
-
پروژه ی شکست خورده
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 07:34
چه خوابهای مزخرفی میبینه آدم اینروزا... باز از خواب پریدم... پروژه ی شکست خورده نمیدونم چرت و پرت دارم میگم،اما شدم پروژه ی شکست خورده ی خدا نمیدونم چیو داره تست میکنه،قدرت؟تحمل؟عقل؟ آخه ول هم نمیکنه!بدون وقفه همینجوری پشت سر هم سریالی... اما فکر کنم رو توانایی هام خیلی بیشتر از حد حساب باز کرده بود... چمیدونم!بعضی...
-
شرورور
یکشنبه 26 دیماه سال 1389 15:59
اه اه... وقتی دلیل ناراحتیت غیر قابله بیان ه یا شاید نمیخوای کسی چیزی بدونه و یکی ازت میپرسه:"ناراحتی؟" نمیخواید با مشت بزنید تو صورتش؟ناراحتیتون بیشتر نمیشه؟ چی براتون اینقدر جالبه که بدونین یکی ناراحته یا نه؟ حالا شما خوشحالین! مثلا که چی؟ فکر کردین شاخ غول شیکوندین؟ اونم یدونه از این سوالهای مزخرف فلسفی...
-
I AM AN IDIOT
یکشنبه 26 دیماه سال 1389 02:41
امم... انگار بازم خوردم به اون دیواری که لهم میکنه..اما اینسری تقصیر خودم بود... خیلی احمقم نه؟ بیش از حد احمق! یعنی یا من احمقم یا بقیه نابغه! یه طعمه!وقتی میخوام هرجوری شده این خاطرات کوفتی رو دور نگه دارم همین میشه..یه طعمه ی آسون... ولش کن.. برف میاد...بازهم همون خاطرات قشنگ و دوست داشتنی ه کوفتی ه لعنتی میان تو...
-
Zakk Hietala
جمعه 24 دیماه سال 1389 13:52
یییییییییووهووووووووووو! امروز تولده! تولد دو نفر از افرادی که واقعا روم تاثیر گذاشتن!یکیشون خیلی بیشتر!!!!ترترترتر! اولین عشق من: Marco Hietala اینقدر من این بشر رو دوست دارم که!در حد ایمی و جیمز در اون حد ها!کمتر از کلیف... و دومین نفر که خب!خیلی دوسش ندارم!اما دوسش دارم دیگه!! Zakk Wylde زک رو از وقتی که دیگه با...
-
MY GOD IS DEAF
چهارشنبه 22 دیماه سال 1389 23:28
من... من از فکر کردن خوشم میاد،یجوری میشه گفت نوعی بیماریه واسم...حتی به چیزهایی که ناراحت کننده یا آزاردهنده هستن هم فکر میکنم! خیلی احمقانست نه؟ افکار غیر عادی و ناراحت کننده رو مستقیما نمیرم سراغش!مازوخیسم ندارم که!اما مثلا کاملا غیر عادی از چیزهای کوچیک بهشون وصل میشم و ساعتها مشغولشون میشم...مثلا با یه تک تک،یه...
-
La muerte
چهارشنبه 22 دیماه سال 1389 00:31
وقتی جو میگیره باید بنویسم،وقتی هم میخوام پستش کنم نمیخوام کسی چیزی بفهمه ازش،واسه اینه که اینجوری میشه،ببخشید: Volamos sobre estas tierras y se rompió las alas en el vuelo. Precipitaciones tan lejos de la salvación a una luz cegadora de la vida desesperada Estoy cayendo , mi alma se muere de hambre. Tan hermosa, esta...
-
Share
یکشنبه 19 دیماه سال 1389 16:58
میخواستم یه پست طولانی تایپ کنم اما... اما دیدم همین جمله کافیه : ترجیح میدم تنهاییم رو با آینه تقسیم کنم همین!
-
Jackass Joy
چهارشنبه 15 دیماه سال 1389 01:00
سلام حسی شبیه عرعر الاغ وقتی به کارخونه تیتاپ یا مزرعه ی گلابی نزدیک میشه! چون سایت واز شده!!!!!بزن کفو! بدبختی میدونی کجاست؟؟؟ تاپیکهای بخش راک و متال پاک شدن بجز بیوگرافی ها،آره درست حدث زدید! تاپیک موزیک ویدئو هم پریده! اما از اول،با تمیزی بیشتر شروع میکنم!از قبلیه هم بهترش میکنم! :دی(اینقدر این تاپیک موزیک ویدئو...
-
Understand
شنبه 11 دیماه سال 1389 23:28
خب این بهتر میدونه: Could this be the end? Is this the way I die? Sitting here alone No one by my side I don't understand I don't feel that I deserve this What did I do wrong? I just don't understand Give me one more chance Let me please explain It's all been circumstance I'll tell you once again You took me for a...
-
Dear Doctor
دوشنبه 6 دیماه سال 1389 23:50
آقا یعنی تو روح هر چی دکتره! بگذریم! سلام! خوبین؟ خوب،مشروح اخبار! -یچیزی دارم مینویسم خودم خوشم اومده!(عجیبه واقعا!)فقط بلد نیستم لید بنویسم،یعنی مینویسم به نظرم بد نیست اما خیلی گلابی میشه...کلین هاش کشته منو!شانسی شانسی داره خوب از آب درمیاد!عجبیه...! -جدیدا دارم کلی از موسیقی مورد علاقه ام لذت میبرم،خیلی بند جدید...
-
داستان
جمعه 3 دیماه سال 1389 00:59
سلام داشتم دنبال سوژه میگشتم بلاگم رو آپ کنم،یهو چشم خورد به این عکس...یاد بچگی هام افتادم،چه کتابهایی واقعا!عشق من این دزده و مرع فلفلی بود!یعنی کتاب بودا!رپ بود واسه خودش!! کیف میکردم روزی شیشصد بار واسم میخوندن!بعدش هم که خودم یاد گرفتم عین این کنه ها گیر دادم بهش،واقعا کتابهای بچگیم خیلی باحال بودن،البته من از...
-
FC
سهشنبه 30 آذرماه سال 1389 00:24
سلام یکم ناراحتم جدی نگیرید... خوب،اول اینکه من هم بعد از مدتها به جمع کاربران غیر Dial Up پیوستم بالاخره! همین! با بعضیا هم آشتی کردم!آخه بعضیا اعتراف کردن که اشتب کردن! دکتر لعنتی! بلاگ Youthanasia راه اندازی شد... دلم تنگ شده بود واسه اینجا...اما بیشتر از همه دلم واسه فن کلاب تنگ شده...خیلی دوسش دارم مثل بچه ام...
-
من:قبلش و بعدش!
جمعه 26 آذرماه سال 1389 23:11
سلام خوش میگذره؟ یچیزی نوشتم،در حد مرگ!اسمش رو هم گذاشتم Ammonium Perchlorate،فقط یه اسم موقته البته،چون فکر میکنم بعضیا،شاید خودم هم،شبیه آمونیوم پرکلرات هستم،دیگه اگه نمیدونید آمونیوم پرکلرات چیه مشکل خودتونه!یکم احساساتی شدم... با تشکر ازمامان جونم که با اینکه خیلی اذیتش کردم این چند روز اما کمکم کرد خیلی...ممنون...
-
زرشک!
چهارشنبه 24 آذرماه سال 1389 18:37
سلام یکم دلم گرفته(البته نه از اون نوعیش که متداوله،کلا ما از اون دلا نداریم که بگیره)از دست بعضیا... دیگه طاقت ندارم میخوام یکم خودمو خالی کنم اینجا: بعضی اوقات بد میخوره تو پوز آدم!بد!بعضیا بد خالی میبندن،بد!خیلی ریلکس جلوت میشینن و باهات همراهی میکنن بعدش میرن پشت سرت زیرابتو میزنن،از آدمای زیرآب زن بدم میاد،فکر...
-
پستی از جنس زر مفت!
سهشنبه 23 آذرماه سال 1389 10:06
یه زری بزنیم: اینایی که منبع نداره زرهای مفت خودمه تقریبا!! درد من تنهایی نیست بلکه مرگ ملتی است که: گدایی را قناعت بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب این حماقت ها را حکمت خداوند میداند(گاندی) زر مفت تنها چیز مفتی است که جیبتان را خالی میکند! ماموران راهنمایی رانندگی که هیچ!گاهی دوستان دیگر هم موقع دستگیریتان به شما...
-
Think about it...
سهشنبه 23 آذرماه سال 1389 08:40
-
New Skin
یکشنبه 21 آذرماه سال 1389 05:27
قالب جدید چطوره؟ پ.ن 1:تصمیم گرفتم حالا که پوست انداخت بلاگم،یکم شفاف سازی کنم هدفم از بلاگ نویسی رو،خصوصا این بلاگ،حالا Killing Road یا Youthanasia که موضوعشون متفاوته،Killing Road رو میخوام اختصاص بدم به فرآیند نوازنده شدن خودم و کسانی که حالا در آینده به عنوان هم تیمی خواهم شناخت،Youthanasia رو هم میخوام بزارم برای...
-
باستان|نظرسنجی|مزخرم|محمد
شنبه 20 آذرماه سال 1389 01:14
مهم،مهم!نظر سنجی!به قسمت دوم این پست مراجعه کنید! احسان،مرده و قولش! دروود! کنون پست امین در بلاگش شنو.........دگر ها شنیدستی اینهم شنو دوش در خواب و هشیاری بودمی که تصمیم گرفتمی تا خیزش نمایم به سوی رایانه و ساز و آلات طرب تا نوایی بیارایم بهر خویشتن و اندر باب متال،چنین شد ریفهای همایونی: ریف نخست(تمپوی 2میزان دوم 2...
-
Brain as an Instrument
سهشنبه 16 آذرماه سال 1389 04:53
سلام یکم فرق میکنه این پسته با بقیه،خل شدم یکم!: اینروزا دارن مغزم رو دیستورشن میکنن بعضیا،گاهی اوقات هم خودم یکم دیلی و رورب بهش میدم که یکم چیزا توش بمونه،میدونی...آخه سیماشو تازه عوض کردم،010 انداختم تا وقتی بند میدم و کش و قوس میاد و بهش فشار میاد آسیب نبینه و پاره نشه،عجب سیمهایی خداییش!جدیدا هر چند وقت یبار یکی...
-
خوابم نمیاد!
جمعه 12 آذرماه سال 1389 03:54
سلام! چطورینگ؟ آقا اول عرض سلام دارم خدمت اونایی که مارو فحش دادن کلی،و عرض کنم که طبق بررسی هایی که امروز انجام دادم،اون میز آلاچیغ هیچ صدمه ای ندیده و عین قبله،فقط اونجایی که دوبار آتش روشن کردیم یکم رنگش باد کرده ولی اصلا تغییر رنگ نداده و اینکه هیچی دیگه...دلتون بسوزه! قضیه ی آپ کردن امروز رو بگم،راستش قصد نداشتم...
-
The Blue And The Black
یکشنبه 7 آذرماه سال 1389 01:28
The Blue That Turns To Black Creating The New Soul Deep Within Infinity and Beyond And The Clock is Ticking Faster Or Slower Depending On Conditions Situations A Man Behaved Like a Fool Will Enjoy His New Soul With The Blue Marble Faces The Things That Should Not Be Inside This Cage Chaos Fills His Ridden Years Enjoy...
-
GoL
شنبه 15 آبانماه سال 1389 03:43
The Game Play mission complete you've beaten the time record for this section proceed to next mission Play Pause . . . . Continue Hurry up mission complete proceed to next mission Please Use a Higher resolution for this mission CPU Overruned Pause . . Time Up You lose Proceed to next mission System Upgraded X2 Speed...
-
To spend a new day of being alive and breathing
دوشنبه 10 آبانماه سال 1389 09:24
من دیگه مطمئنم یه چیزیم هست! آخه کدوم ابلهی ساعت ۳ میخوابه و ساعت ۶.۳۰ بیدار میشه هیچی،وقتی از خواب بیدار میشه کله سحر بلاگشو آپ میکنه؟(ها ای سحر کی بید؟) الان مثل مگس یه چی تو ذهنمه میگه: سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد و کلا این آهنگه...اینقدر دوسش دارم حد نداره،مخصوصا...
-
After 20 Days:D
شنبه 1 آبانماه سال 1389 12:42
سلام لعنتی های عزیز! فحش نده جان برادر!خودم میدونم 20 روزی میشه آپ نکردم...شرمنده دیگه سیستم لاگین بلاگم به ملکوت پیوسته بود،ولی مثل اینکه CPR اش کردن برگشته...دستشون درد نکنه فقط این شتر مرغه رو وردارن بابا آبرومون رفت... خوب بیخیال دنیا..خودتوعشقه؟دیمبله دیدودم دیمیبله دیدوم دم؟(اینجوریاست دیگه) در این مدت چند یه...
-
بیرثدی!
شنبه 10 مهرماه سال 1389 03:35
خوب خوب! وای امروز خیلی خوب بود! مثل چی خندیدیم!!!!راستش امروز با چندی از بچه ها قرار بود بریم حال کنیم،صبح زنگیدم به ایمان دیدم خوابه،گفتم دیگه بچه مردم رو بیدار نکنم!رفتیم و اول مهدی و بعدش هم سینا(M)و امیر و سینا Hate.Spark بهمون اضافه شدن،بعدشم که ایمان تشریف فرما شد کلی چرت و پرت گفتیم و خندیدیم و خیلی حال داد در...