سلام
داشتم دنبال سوژه میگشتم بلاگم رو آپ کنم،یهو چشم خورد به این عکس...یاد بچگی هام افتادم،چه کتابهایی واقعا!عشق من این دزده و مرع فلفلی بود!یعنی کتاب بودا!رپ بود واسه خودش!!
کیف میکردم روزی شیشصد بار واسم میخوندن!بعدش هم که خودم یاد گرفتم عین این کنه ها گیر دادم بهش،واقعا کتابهای بچگیم خیلی باحال بودن،البته من از همون اولش هم زیاد از کتاب قصه و این چیزا خوشم نمیومد،بیشتر کتاب علمی دوست داشتم،این سری چرا و چگونه و علمی ولی شیرینتر از داستان رو واقعا دوست داشتم،همشون رو داشتم...
بگذریم...
آقا هاردم فرت شد!کلی مشوگا و بهموث دانلود کرده بودم همش پرید!همش!
اما عیبی نداره،چیزی که زیاده آلبوم،اما ناراحت شدم دیگه...
حال آپ کردن ندارم،فقطآپ کردم یادم باشه آپ باید بکنم!
همین!
childhood dream
Fight Fire With Fire
چه ربطی داشت؟!!!
آره واقعا چه کتابایی بود.
حسنی نگو یه دسته گل
عشق من بود.هنوزم دارمش.
خداییش دیگه لنگه ی این کتابایی که ما خوندیم نیست!
اون حسنی و مرغ فلفلی که خدا بود! میمردم براش!![](http://www.blogsky.com/images/smileys/017.gif)
تصویر های کتاب رو یادته؟
خیلی خوب بود یادش بخیر واقعا دوران کودکیم رو دوست دارم ...
خیلی شاخ بود همش بهم وصل بود!
شده مثل بچه های دیروز ... اون هایی که شبکه تهارن رو شب می بینند حتما این برنامه بچه های دیروز دیدن ... خیلی من دوستش دارم
"حال آپ کردن ندارم،فقطآپ کردم یادم باشه آپ باید بکنم!"
ببین تو یک جکله چند تا اژ نوشتی
تهارن!!!واقعا ترکوندی!
ولی در کل برنامه ی باحالیه!از این کارتون عهد پیرپشمددین میرزایی ها میزاره حال میکنیم!
3تا:دی
اژ نه،آپ!
ممنون سر زدی!